روزی جوانی مجرد از کنار بهلول رد شد.
بهلول فریاد زد سلام بر سلطان جهان .
جوان دید وقتی مجرد است سلطان است اگر ازدواج کند چه می شود؟
با خوشحالی که چه مقام بزرگی بهلول به او خواهد گفت ازدواج کرد.
وقتی از کنار بهلول رد شد او فریاد زد سلام بر بدبخت جهان .
جوان ازین موضوع شرمنده شده وبرای پس گرفتن مقام سلطانی همسر خودرا طلاق داد.
وقتی بهلول او دید فریاد زد سلام بر رسوای جهان .