-
ملا نصرالدین
دوشنبه 18 خردادماه سال 1388 12:15
ملا دوتا زن داشت یکی خیلی جوون بود وخوشگل یکیشون پیر بود یه کم هم زشت . یه روز که هر دوشون بودن یکیشون پرسید:اگه ما تو قایق باشیم قایق برگرده کدوم از مارو نجات می دی؟ ملا گفت:هردوتونو. باز اصرار کرد اول کدوم از ما رونجات می دی؟ ملا یه کم فکر کرد ورو به زن مسن تر کرد وگفت :من فکر کنم شما یه کم شنا بلدباشید درسته؟
-
خواننده
دوشنبه 4 خردادماه سال 1388 10:12
شما چهره یک نفر رو در نظر بگیرید که تو مسابقه انتخاب خواننده شرکت کرده وبرای اینکه بتونه نظر داور رو که خودش از خواننده محبوب ومعروعه رو جلب کنه صداش رو شبیه به اون خواننده می کنه. وقتی اجراش تموم می شه . آقای خواننده که داوره بهش می گه شما صداتون صدای خودتون نیست و دارید صدای من رو تقلید می کنید اگه می خواید خواننده...
-
بهلول
دوشنبه 4 خردادماه سال 1388 10:08
روزی جوانی مجرد از کنار بهلول رد شد. بهلول فریاد زد سلام بر سلطان جهان . جوان دید وقتی مجرد است سلطان است اگر ازدواج کند چه می شود؟ با خوشحالی که چه مقام بزرگی بهلول به او خواهد گفت ازدواج کرد. وقتی از کنار بهلول رد شد او فریاد زد سلام بر بدبخت جهان . جوان ازین موضوع شرمنده شده وبرای پس گرفتن مقام سلطانی همسر خودرا...
-
ملا نصرالدین
دوشنبه 4 خردادماه سال 1388 10:02
روزی ملا نصرالدین داشت با گله خرش میرفت. احساس کرد که یکی از خرها کم شده. خرهاشو شمرد ۹تا بودن وقتی پیاده شد دوباره شمرد ۱۰ تا شدن. چندین بار این حرکتو پیاده کرد . آخرش عصابی شد وگفت:خر سواری اونقدر ارزش نداره واسه خاطرش یه خر از دست بدم.
-
دماغ
پنجشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1388 14:27
شما فرض کنید یه خانم هستید تو دانشگاه بینیتونم تازه عمل کردید همه دوستاتونم دارن بهتون تبریک می گن. تو این وسط یه آقائی می رسه می گه الان ببین قبلا چی بودید که الان این شدید همه می گن خوشگل شدید. بعد یه آقای دیگه که خیلی واسش احترام قائلید از شما بپرسه چرا عمل کردید شما هم بگید خوب واسه اینکه خوشگل بشم. اونوقت اون...
-
سبزی فروش
پنجشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1388 14:21
تصور کنید یک آقائی سر ظهر خسته وکوفته رسیده خونه ناهارهم حاضر نیست با زنشم دعواش شده با شکم گرسنه می خواد بخواد بخوابه. هنوز چشماش گرم نشده که از تو کوچه صدا می آد سبزی قورمه .......سبزی آش......سبزی کوفته...... فقط تو ذهنتون چهره این بنده خدا رو تصور کنید
-
قرعه کشی
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1388 15:45
اگه می خوای تو قرعه کشی شرکت در لینک نظرات ویادر چاپ یادداشت اشعاروخاطراتتون رو بدید..... خودتون رو بدید ممنون پیامهای شما در وبلاگ ثبت وبه قید قرعه جایزه داده می شود.
-
شغلها
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1388 10:26
هیچ دقت کردید اکثر مشاورین ترک اعتیاد بچه خودشون معتادن. یا اکثر روان پزشکا خودشون تیک عصبی دارن. یا اکثر دکترای پوست ومو خودشون کچلن. یادامپزشکا بر اثر بیماری مشترک دام وانسان ریغ رحمت رو سر می کشن. یا جراحای پلاستیک دماغای بی ریختی دارن. یاآرایشگرا موهاشون همیشه ژولی پولیه. ......... منتظر شغلهای قشنگ شما هستیم
-
اکبر عبدی
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1388 10:20
شما چهره آقای اکبر عبدی طناز برزگ کشورمون رو در نظر بگیرید ایشون یک کار اداری دارن کارمند بی توجه به نام ایشان سه چهار روز الکی ایشون رو بدونه و با هزار تا دعوا ومرافه کارشون رو راه بندازه. تصور کنید چهره ایشون بعد از اینکه کارمند از ایشون امضا بخواد. ((خدائی نکرده قصد بی حرمتی کردن به این هنرمند بزرگ کشورمون رو...
-
درددلی گویم تورا از حال خویش
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1388 00:47
خب دوستان عزیز از شما تقاضا دارم که اگر اشعاری با موضوعات مختلف در قالب طنز دارید لطف کنید برای بهتر شدن این وبلاگ ارسال کرده در پایان به قید قرعه به بهترین موضوع وقالب طنزی هدایائی نفیس(یک جلد دیوان شمس برای نفر اول ویک جلد دیوان حافظ برای نفر دوم هدیه میشود) با تشکر از تمامی دوستانی که مارا یاری می کنند.
-
احوال پرسی
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1388 00:41
سلام امروز روز اولیه که من مزاحم شما دوستان می شم امید اینرو دارم که بتونم واستون لحظات شاد وفرح بخشی رو ایجا کنم همتون رو دوست دارم منتظر پیامهای نازو خوشکلتون هستم.
-
رسم ادب
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1388 00:39
جای دارد درابتدای این وبلاگ از طنازان قدیمی کشورمان که حق به سزائی بر ماندگار شدن این هنر دارند بکنم. ۱)استاد صادق هدایت ۲)استاد جمالزاده ۳)عبید زاکانی ۴)ایرج میرزا ۵)بهلول و....... این شرط ادب است ودیگر هیچ
-
التماس نامه
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1388 00:38
این وب لاگ به هیچ عنوان رفتار های سیاسی وغیر قانون ندارد از دوستان عزیز تمنا دارم فقط وفقط بدون توهین به هیچ مقامی و با خلوص نیت برای این حقیر پیغام گذاشته و ........ جون مادرتون واسمون درد سر درست نکنید
-
آدم وسواسی
سهشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1388 21:24
شما فرض کنید یه دکتر دندون پزشکی سرما خورده باشه ماسک هم نزنه عینکشم نزده باشه بعد بخواد رو دندون یه آدم وسواس کار کنه این آدمه هم دوست دکتر باشه ببین طرف چه حالی می شه
-
کلید
سهشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1388 18:57
چهره کسی رو در نظر بگیرید که از یه کار طولانی اومده خونه خسته وکوفته کلید هم نداره بعد پشت در منزلش بمون بعد یه ساعت حرص خوردن خانمش با دوستش بیاد خونه
-
خستگی
سهشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1388 18:42
فرض کنید یه آقائی شب تا صبح کار کرده. صبح خسته وکوفته از کاری طولانی به خانه آمده. می خوام خوب تجسم کنید ! ازشدت فشار کار از سر درد داره میمیره. چه انتظاری از عیالش داره؟ فکره بد نکنید! به زنش می گه:سلام عزیزم. عیال نه می زاره نه ور می داره می گه:ننت به من گفت بالای چشمت ابروس...... فقط یه لحظه غیافه مردرو تو ذهتون...